سايت >> تحلیل

بلند شدن دوباره سردار از خاکستر؛ آیا می‌توان به او دل بست؟

بلند شدن دوباره سردار از خاکستر؛ آیا می‌توان به او دل بست؟

نویسنده: احمدرضا تدریسی - متریکا

تاریخ: ۱۳۹۷/۱۰/۲۳

 

 متریکا؛ مرجع آماری و فنی فوتبال ایران - قضیه سردار آزمون در تاریخ فوتبال ایران، یک کیس بسیار عجیب و پر فراز و فرود است. او خیلی زود لژیونر شد،‌ و در سنی بسیار پایین،‌ به ترکیب اصلی تیم ملی رسید. فوتبال ایران در دوران پسا-دایی، سال‌ها به دنبال یک جانشین مطمئن گشت و عده‌ای به این باور رسیده بودند که چنین مهاجمی، به افسانه‌ها تعلق دارد و دیگر تکرار نخواهد شد. بعد، سردار آمد و تا پایان 22 سالگی، به 22 گل ملی نیز رسید. علی دایی در 22 سالگی هنوز یک بازی ملی هم نداشت.

اما یک فصل ناامیدکننده در سال منتهی به جام جهانی، زندگی را برای سردار سخت کرد. او در جام جهانی نمایش‌های حداقل عامه پسندی نداشت،‌ و نتوانست برای تیم ملی گلزنی کند. البته می‌توان در مورد نقش او در تیم، وظایف محول شده از سوی کی‌روش و نحوه اجرای او بحث‌هایی انجام داد. اما در نهایت تصویری که برای همه از روسیه به جای ماند،‌ سرداری سر به هوا و بدون تمرکز بود. سرداری که تحت انتقادات شدید عمومی قرار گرفت و زیر این فشار جا زد. یک خداحافظی غیر منتظره و زود هنگام که البته دوام چندانی نداشت.

فصل جدید باشگاهی برای او شروع بهتری داشت، اما نمایش‌های ملی چنگی به دل نمی‌زد. به نظر او هنوز در ذهنش تحت تاثیر انتقادات و فشار بیرونی بود و نمی‌توانست خودش را آن‌طور که می‌خواهد در زمین ابراز کند. در این مواقع، یک نمایش خوب یا یک گل زده می‌تواند بار روانی را از دوش بازیکنان بردارد و آن‌ها دوباره اعتماد به نفس خودشان را پیدا کنند. اتفاقی که برای سردار با گل‌زنی برابر فلسطین رخ داد. او حالا در چهار بازی آخر ملی خود، 5 گل زده و به لطف سبک بازی متفاوت تیم ملی، بیشتر هم بازی‌اش به چشم می‌آید. روزهای تاریک به نظر به سر آمده و سردار حتی می‌تواند به آقای گلی جام هم فکر کند.

بخشی از محبوب نبودن سردار، به کرکتر او در بیرون از زمین مربوط می‌شود. در این مساله شکی نیست که او باید ظرفیت‌های ذهنی‌اش را بزرگتر کند و با رویکردی حرفه‌ای‌تر، زندگی خارج از مستطیل سبز را دنبال کند. اما نباید فراموش کنیم که واقعیت این روز‌های درون زمین، حکایت از همان سردار دو سال پیش را دارند. سرداری که مانند یک اسنایپر، در یک لحظه ناگهان حریف را زمین‌گیر می‌کرد. آیا نمی‌شود مهاجم گنبدی تیم ملی را با تمام واقعیت‌هایش پذیرفت، و او را همانطور که هست دوست داشت؟