سايت >> تحلیل

عبور از سه تیم بزرگ آسیایی با الگویی ثابت؛ ایستادن در لبه قهرمانی

عبور از سه تیم بزرگ آسیایی با الگویی ثابت؛ ایستادن در لبه قهرمانی

نویسنده: مجید کردکریمی - متریکا

تاریخ: ۱۳۹۷/۸/۲

 
عبور از سه تیم بزرگ آسیایی با الگویی ثابت؛ ایستادن در لبه قهرمانی

پرسپولیس با برانکو دورترین آرزوها را هم تحقق‌یافته می‌بیند و با او هربار به جایی پیش‌بینی‌نشده و دوردست‌تر قدم می‌گذارد. این بار در سه‌شنبه‌ی از پیش‌وعده‌داده‌شده ترسناک آزادی، پرسپولیس و هوادارانش برای اولین بار و ایران بعد از هشت سال به فینال لیگ قهرمانان آسیا قدم گذاشت. صعودی یازده‌نفره که دست‌های نجات‌دهنده بیرانوند، در هم پیچیدن شجاع و بونجاح، و والی زیبای نعمتی نکات برجسته و یادآوري‌های خوش آن خواهد بود. اما این لحظات برجسته انفرادی با یکی‌شدن با فکر‌های سرمربی و بعد از یک مرور تاکتیک پیوسته بود که پرسپولیس را تا لبه قهرمانی کشانده است.

برانکو برای ترمیم شکست مقابل الهلال در لیگ قهرمانان پیشین دست به «تغییر آرایش» زد و لیگ قهرمانان جدید را با این تغییر شروع کرد. تغییر از لوزی به خطی که بارها درباره آن صحبت شده است. اما در ادامه تورنمنت و در مراحل حذفی که با شروع فصل جدید لیگ ایران هم همراه بود، پرسپولیس به آرایش قبلی بازگشت و به جای آن یک «تغییر رویه» در شکل بازی را پیش گرفت. این تغییر رویه با وجود کمبود بازیکن و نیروی جایگزین در بازی‌های بزرگ به ریسک‌پذیری بزرگ برانکو تعبیر شد. اما حالا و بعد از سه عبور موفق از سه تیم بزرگ آسیایی می‌توان این تغییر را تطبیق‌پذیری برانکو با شرایط و استفاده مناسب او از فرصت دانست.

تغییر برانکو در شکل بازی در آسیا، همان دستور پرسی‌ست که در هر نیمه به صورتی جداگانه به تیم دیکته می‌شود. پرسپولیسِ برانکو با یک شیوه مشابه سه سد محکم برای رسیدن به فینال آسیا را پشت سر گذاشته است؛ پرس کردن در نیمه خودی در نیمه اول و پرس از بالا با تمام توان در نیمه دوم. الگویی ثابت که در هر دو نیمه توپ را در اختیار تیم مقابل قرار می‌دهد اما با دو استراتژی مختلف در هر نیمه به استقبال آن می‌رود. در نیمه اول پرسپولیس با جمع شدگی بیشتر در زمین خودی اجازه بازیسازی از عقب را به حریف می‌‌دهد. حریفان پرسپولیس معمولا از این فرصت استفاده کرده و به گل هم رسیده‌اند اما نه به اندازه‌ای که برای برد کافی باشد. چراکه هربار در نیمه دوم، پرسپولیس خط پرس را تا یک‌سوم دفاعی حریف بالا می‌کشد و با مختل کردن بازی حریف موقعیت‌های متعدد گلزنی و برگشت به بازی را تجربه می‌کند.

این روند احتمالا تصمیمی منطقی برای مدیریت خستگی تیمی‌ست که با تعدادی محدود از بازیکنان برای گرفتن جامی بزرگ می‌جنگد. تیمی که از قبل به محدودیت‌هایش آشنا بوده و با گذر از یک دوره آمادگی و بدنسازی مناسب این سطح از توان را از خود نشان می‌دهد. یک تیم تنها در صورتی توان اجرای این شکل از بازی را دارد که فشار تمرینی‌اش با فشار مسابقات برابری کند. و این احتمالا تفاوت اصلی مربیان خارجی و مربیان داخلی خواهد بود.