سايت >> تحلیل

شاید بهترینهای تاریخ و احتمالا تکرار نشدنی؛ نباید بیشتر لذت ببریم؟
نویسنده: احمدرضا تدریسی - متریکا
تاریخ: ۱۳۹۷/۷/۲۳
.jpg)
هیچ وقت حسرتی بزرگتر از یک فینال آسیایی و قهرمانی در آن برای پرسپولیس وجود نداشته. سالهای ابتدایی دهه 90 نیز آنقدر تلخ بودند که به پرسپولیسیها اجازه رویاپردازی ندهند. اما 3 سال بعد از حضور برانکو، قرمزهای پایتخت بیش از هر زمان دیگری اجازه تصور این رویای شیرین را دارند. حالا فاصله با فینال لیگ قهرمانان تنها 90 دقیقه است. 90 دقیقهای که سرخها در آن با میزبانی و برتری بازی رفت، دست بالاتر را خواهند داشت.
اما این موفقیت با قویترین تیم برانکو در 3 سال اخیر حاصل نشده. در حقیقت، پرسپولیس در ماههای اخیر از نظر مهرهای ضعیف شده بود. و به خاطر محرومان و مصدومان، کار به جایی کشید که در بازی رفت نیمه نهایی، سیامک نعمتی در پست دفاع راست قرار گرفت. اما نه این جابجایی، و نه غیبت کمال کامیابی نیا، و نه حتی حضور آدام همتی در خط جلوی پرسینگ، هیچ کدام دفاع پرسپولیس را آسیبپذیر نکردند. پرسپولیس به حدی در دفاع منظم و مطمئن بود که انگار نه انگار اتفاق خاصی رخ داده.
بعد از 3 سال تمرین کردن و پیاده شدن کامل ایدههای برانکو، حالا دیگر پرسپولیس یک تیم واقعی است و به مهره شاخصی متکی نیست. یک ساختار سازمان یافته با ایدههای کاملا روشن در ذهن بازیکنان جا افتاده و این باعث میشود تا با حضور هر کدام از آنها در زمین، پرسپولیس شانس بالایی برای کسب نتیجه مورد نظرش داشته باشد. این قضیه حتی با بازی در پست غیرتخصصی هم ضربه نمیخورد. روی کاغذ، این میتواند بهترین پرسپولیس تاریخ باشد. و شرایط فوتبال ایران طوریست که ممکن است دیگر چنین تیمی تکرار نشود.
اما شرایطی که در پرسپولیس ایجاد شده کمی برایتان آشنا نیست؟ مدتهاست تنها کمی آن طرفتر، در کمپ تیمهای ملی، همین ساختار سازمان یافته با ایدههای کاملا روشن در تیم ملی فوتبال ایران هم دیده میشود. ایجاد چنین ساختاری در یک تیم ملی بسیار سخت است چون سرمربی زمان کمتری را برای تمرین دادن و انتقال ایدههایش به بازیکنان دارد. اما کارلوس کی روش با حضوری طولانی مدت در فوتبال ایران، موفق شده یک «تیم» واقعی دیگر را به ما هدیه دهد.
در 4 سال گذشته بارها دیدهایم که فرقی نمیکند چه کسی درون دروازه تیم ملی بایستد. بازیکنان جلویش مثل یک ساعت کوک شده و با نظمی بینظیر دفاع میکنند تا او یک کلین شیت را تجربه کند. عدم دعوت از وریا غفوری و جلال حسینی خیلیها را نگران کرد. اما در سه بازی سخت جام جهانی جای خالی آنها احساس نشد. عملکرد مجید حسینی جوان طوری بود که فکر کردیم سالهاست در تیم ملی بازی میکند. حتی اگر سعید عزتاللهی را یکی از شاهمهرههای کی روش قلمداد کنیم، غیبت او هم جلوی مراکش از صلابت دفاعی ایران کم نکرد. روی کاغذ، این میتواند بهترین تیم ملی تاریخ باشد. و شرایط فوتبال ایران طوریست که ممکن است دیگر چنین تیمی تکرار نشود.
این تیمهای فوقالعاده، هدایایی از طرف دو خارجی هستند. دو خارجی با یک کارنامه آماری نزدیک و شبیه به هم. شکستهای نادر، گلهای خورده کم، و بردهای زیاد و با ثبات به عنوان هویت آنها در فوتبال ایران ثبت شده. شاید گهگاهی در خارج از زمین روی سیاهشان را به ما نشان داده و با هم دعوا بگیرند. اما این عملکرد هر دو در داخل زمین است که به ما شانس رویاپردازی داده. در یک بازه زمانی چند ماهه، فوتبال ایران این اجازه را دارد تا به دو قهرمانی قارهای فکر کند. آیا بدون آنها هم این شانس را پیدا میکردیم؟
سوای هر نتیجهای که در ماههای آتی حاصل شود، نباید این موقعیت تاریخی را فراموش کنیم. ضروری نیست روی هر تنش خارج از زمینی بیش از حد مانور بدهیم، و دلیلی ندارد که حتما سمت یک طرف دعوا قرار بگیریم. به دو خارجی، دو شغل مهم در فوتبال ایران داده شده، و عملکردشان ثابت میکند که چرا باید به آنها اعتماد کنیم. شاید تنها چند ماه دیگر، هیچ کدامشان دیگر در فوتبال ایران نباشند. آن موقع است که مثل خیلی دفعات دیگر، حسرت گذشتهای را خواهیم خورد که یک زمانی تا مغز استخوان، لمسش میکردیم. آن روزها، همین حالا هستند. همین حالا باید از وجودشان لذت برد. همین حالا، از هر دو ...