سايت >> تحلیل

خاموشی مهاجمان سرخابی؛ آیا واقعا بد بودند؟

خاموشی مهاجمان سرخابی؛ آیا واقعا بد بودند؟

نویسنده: میثاق شفیعی - متریکا

تاریخ: ۱۳۹۷/۷/۶

 
خاموشی مهاجمان سرخابی؛ آیا واقعا بد بودند؟

در بازی اخیر عملکردی ضعیف از مهاجمان دیدیم. تنها شش لمس توپ از مهاجمان پرسپولیس و چهار لمس توپ از مهاجمان استقلال در محوطه دیدیم و روی هم رفته تنها یک عملکرد موفق از  مهاجمان دو تیم در محطه شاهد بودیم.
 آماری ضعیف که می‌تواند ناشی از دفاع فشردهٔ دو تیم و ندادن فضا و موقعیت لازم برای اقدام به مهاجمان در محوطه باشد.
اما چه چیز باعث این عملکرد ضعیف شده؟ و شاید سؤالی کلی تر، واقعا این عملکرد ضعیف بوده؟
ابتدا باید سبک بازی تیم‌ ها را بررسی کنیم. نکتهٔ اول و مشابه هر دو تیم، ریسک کم و تعداد زیاد بازیکن پشت توپ بود که حتی زمان حمله هم شاهدش بودیم. به همین دلیل گزینه‌های مناسب پاس در میانهٔ میدان و بازیکنان حمایت کننده وجود نداشتند پس هیچ تیمی نمی‌توانست مالکیتش را تثبیت کند و همواره برتری عددی و جنگ میانهٔ میدان با پیروزی تیم مدافع همراه بود پس طبیعی است که حملات تیم‌ها به سرانجام نرسد.
نکتهٔ دیگر جمع شدن هر دو تیم و ایجاد فشردگی با تعداد زیاد بازیکن بود. پرسپولیس به خاطر آرایش لوزی خط هافبک و ضعف در کناره‌ها با فشردگی کنار خط طولی بازی می‌کند که این ضعف تبدیل به نقطهٔ قوتشان شده اما استقلال هم در این بازی تاک‌تیکی مشابه داشت. پس بازی معمولا کنار خط طولی با درگیری و تجمع زیاد دنبال می‌شد و دسترسی و فضای لازم برای ارسال یا نفوذ به محوطه وجود نداشت. ضمنا پرسپولیس برای مقابله ابتدا از منشا در فضاهای سمت مقابل استفاده کرد تا خارج از فشردگی اطراف توپ به عنوان یک هافبک کناری حرکت کند. در صحنه‌هایی نیز یکی از مهاجمان به خط هافبک اضافه می‌شد تا در منطقهٔ نزدیک توپ برتری ایجاد شود پس طبیعی است که لمس توپ داخل محوطه‌شان به خاطر شعاع حرکتی جدید کم شود.
تیم استقلال هم در حملات برای مقابله با این فشردگی راهکارهایی داشت. تبریزی بیش از آن که یک بازیکن هدف در محوطه باشد؛ با جایگیری بین مدافعان راست و وسط حریف باعث جمع شدن خط دفاع، کاهش فشردگی حریف و باز شدن کانال کناری برای نفوذ زکی‌پور می‌شد. اما در نیمهٔ دوم جایگزین طارقی شد که با اضافه شدن از راست به چپ در منطقه برتری ایجاد می‌کرد و بعد با خلاقیتش از بیرون محوطه برای مهاجمان قصد خلق موقعیت داشت. پس در نیمهٔ دوم بیشتر یک هافبک بود تا مهاجم به همین دلیل است که تبریزی با وجود تعویض آمار خوبی داخل محوطه نداشت اما در کل لمس توپ بیشتری نسبت به دیگر بازیکنان لیست داشت. شبیه آماری که منشا و علیپور با اضافه شدن به خط هافبک داشتند.
با وجود دفاع فشرده، عملکردهای ناموفق مهاجمان قابل توجیه فنی نیست چرا که حتی در سخت ترین تیم‌های دفاعی هم با یک فضاسازی هوشمندانه و استفادهٔ مناسب می‌توان نتیجه گرفت زمین فوتبال بسیار بزرگ است و همواره فضاهای قابل توجهی برای استفاده وجود دارد. در بازی‌ای که ویترین فوتبال ایران و مربیان و بازیکنان با توانایی فنی بالا است؛ بهتر است تاک‌تیک‌هایی فنی‌تری به جای اعتراض و ایجاد جو علیه کسی،  آرام کردن ریتم بازی و از جریان انداختن با تأخیر در شروع مجدد به نفع خود یا ایجاد مصدومیت، استفاده کرد تا هم نتیجهٔ لازم گرفته شود، هم به بار فنی بازی و فوتبال کشور اضافه شود.